وقتی ماه کامل میشه پارت ۲۰
جیمین دستمو گرفت و از پله ها اومدیم پایین .لباسم کوتاه بود ولی خوشگل و عروسکی .وقتی به طبقه پایین رسیدم دیدم همه اونجا هستن ولی خانواده من چی ؟درسته من پدر و مادر ندارم ولی بردار دارم و خیلی از اقوام های دیگه که یهو چشمم خورد به بردارم
-به نفعته که بگی بله وگرنه اون برادرت و میکشم
+چی....تو نمی تونی این کارو کنی .ولی از چهره اش معلوم بود که این کارو میکنه و شکی توش نبود
عاقد :ما اینجا گرد هم جمع شدیم تا شاهد ازدواج دو زوج باشیم
خانم ا/ت آیا بنده وکیلم که شمارو زن آقای پارک جیمین پیوندم؟
+ب..له
آقای پارک جیمین آیا بنده وکیلم که شمارو شوهر خانم ا/ت پیوندم؟
-بله
عاقد:از این لحظه به بعد شمارو زن و شوهر اعلام می کنم ...می تونید همو ببوسید
جیمین چشم هاشو بست و لب هاشو روی لب های من گذاشت و به آرومی مک می زد
همه دست زدن و با جیمین از تالار خارج شدیم
فلش بک »خونه
آنا اومد سمتم و بغلم کرد و دم گوشم گفت
آنا:دیشب با داداشم خوش گذشت ؟نیشخند راضیت
+هوفففف همینجا میگیرم میزنمتااا
آنا:وااا زن داداش اینقدر وحشی نباش
بعدش که همه بهم تبریک گفتن رفتیم توی اتاق جیمین باورم نمیشد اتاق جیمین دکورش تغییر کرده بود و کنار میز جیمین یک میز در از لوازم و آرایش و کنار کمدش پر از لباس و کفش و کیف و بود
رفتم سمت آینه تا لباسمو در بیارم اما زیپش باز نمیشد که دست های گرمش به بدنم خورد و کمی از زیپ و کشید پایین واز توی آینه نگاهش می کردم که اونم نگاه هم کرد و چشم هامون قفل شد و بعد که به خودم اومدم دستشو پس زدم
+خودم بقیشو می تونم
نیشخندی زد و از اتاق رفت بیرون
بعد از اینکه لباسمو در آوردم رفتم سمت حموم و یک دوش آب سرد گرفتم و از توی کمد یک لباس خونگی انتخاب کردم و رفتم سشوار و روشن کردم و موهام خشک کنم ولی جیمین اومد و سشوار و برداشت
+هی چیکار میکنی
-دارم موهاتو خشک میکنم
+خودم می تونم
دستمو بردم سمت دستش تا سشوار و بگیرم که با دستش دستمو گرفت
-فقط به حرف هام گوش کن وگرنه داداشت هنوز توی این عمارت
+لطفاً باهاش کاری نداشته باش
-پس به حرف هام گوش کن
چیزی نگفتم و شروع کرد به خشک کردن موهام
-به نفعته که بگی بله وگرنه اون برادرت و میکشم
+چی....تو نمی تونی این کارو کنی .ولی از چهره اش معلوم بود که این کارو میکنه و شکی توش نبود
عاقد :ما اینجا گرد هم جمع شدیم تا شاهد ازدواج دو زوج باشیم
خانم ا/ت آیا بنده وکیلم که شمارو زن آقای پارک جیمین پیوندم؟
+ب..له
آقای پارک جیمین آیا بنده وکیلم که شمارو شوهر خانم ا/ت پیوندم؟
-بله
عاقد:از این لحظه به بعد شمارو زن و شوهر اعلام می کنم ...می تونید همو ببوسید
جیمین چشم هاشو بست و لب هاشو روی لب های من گذاشت و به آرومی مک می زد
همه دست زدن و با جیمین از تالار خارج شدیم
فلش بک »خونه
آنا اومد سمتم و بغلم کرد و دم گوشم گفت
آنا:دیشب با داداشم خوش گذشت ؟نیشخند راضیت
+هوفففف همینجا میگیرم میزنمتااا
آنا:وااا زن داداش اینقدر وحشی نباش
بعدش که همه بهم تبریک گفتن رفتیم توی اتاق جیمین باورم نمیشد اتاق جیمین دکورش تغییر کرده بود و کنار میز جیمین یک میز در از لوازم و آرایش و کنار کمدش پر از لباس و کفش و کیف و بود
رفتم سمت آینه تا لباسمو در بیارم اما زیپش باز نمیشد که دست های گرمش به بدنم خورد و کمی از زیپ و کشید پایین واز توی آینه نگاهش می کردم که اونم نگاه هم کرد و چشم هامون قفل شد و بعد که به خودم اومدم دستشو پس زدم
+خودم بقیشو می تونم
نیشخندی زد و از اتاق رفت بیرون
بعد از اینکه لباسمو در آوردم رفتم سمت حموم و یک دوش آب سرد گرفتم و از توی کمد یک لباس خونگی انتخاب کردم و رفتم سشوار و روشن کردم و موهام خشک کنم ولی جیمین اومد و سشوار و برداشت
+هی چیکار میکنی
-دارم موهاتو خشک میکنم
+خودم می تونم
دستمو بردم سمت دستش تا سشوار و بگیرم که با دستش دستمو گرفت
-فقط به حرف هام گوش کن وگرنه داداشت هنوز توی این عمارت
+لطفاً باهاش کاری نداشته باش
-پس به حرف هام گوش کن
چیزی نگفتم و شروع کرد به خشک کردن موهام
- ۷.۳k
- ۰۲ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط